این احتمالا چنددهمین بلاگ من تو این 7 8 سال باشه که بقیه به هر دلیلی نابود شدن!
منی که میخوانید متشکل از دو بخش است...بخش فرعی منِ من!
بخش اصلی خدا !
و این دو جزء هیچوقت از هم جدا نمیشوند...
فقط مانند فاصله ی تعادلی اتم ها گاهی فاصله میگیرند :(
گاهی بسیار نزدیک :)
" نظر دادن درباره ی چنین موجود متنوعی بسیار سخت است " این چیزیست که بقیه میگویند!
" من اون چیزی هستم که دقیقا فکرش را هم نمیتوانی بکنی " این چیزیست که خودم میگویم!
خب دلیل این دو جمله اینه که من توانایی بخصوصی دارم اونم اینه که از همه چیز لذت میبرم یعنی وقتی یک نفر بپرسه چه رنگی دوس داری؟میگم همه رنگا یا مثلا همونقدر که از تنوع خوشم میاد از تکرار هم خوشم میاد و کلا یک نظر خاص درباره من نمیشه داد....
کم هستن اون آدمایی که جوری که میخوان زندگی میکنن منم تلاشم در این جهته یعنی در عین اینکه فرد بسیییییییار قانون مندی هستم در چاچوب قانونمندی ها زندگی مورد علاقه مو داشته باشم
هر چیزی هم که در آینده بشم مطمئنم روحم هنرمند بودنو دوس داره به اشکال مختلف از عکاسی گرفته تا بازیگری و نویسندگی و نقاشی و...همه رو امتحان کردم و نتیجه خوبی داده منتها دنبال نکردم...یه روزی دنبال میکنم صد البته!
سوال از من و شخصیتم کاملا برای خواننده آزاده و در آخر...
لولا پالوزا یعنی معجزه !
چون دوستان پرسیدن بگم معنی لغوی لولاپالوزا به زبون کاملا انگلیسی میشه معجزه نه اینکه من خودمو معجزه بدونم :)